دلم تنگ است
دلم مي سوزد از باغي كه مي سوزد
نه ديداري
نه بيداري
نه دستي از سر ياري
مرا آشفته مي سازد چنين آشفته بازاري
عجب آشفته بازاري است دنيا
عجب بيهوده تكراري است دنيا ...
صدایم خیس و بارانی است
نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است
-----------------------------------------------------
آزادیم از دام هوس نیست ولی کاش
صیاد مرا گاه بدین سو، گذری بود
-----------------------------------------------------
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو
-----------------------------------------------------
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم
-----------------------------------------------------
تو از دردی که افتادست بر جانم چه می دانی؟
دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی
تمام سعی تو کتمان عشقت بود در حالی
که از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی
-----------------------------------------------------
چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود�
-----------------------------------------------------
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
به نفس های تو در سایه سنگین سکوت
به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت
-----------------------------------------------------
باز هم با نام تو افسا نه اى گلریز شد
باز هم در سینه ام عشق تو شور انگیز شد
باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگیر میشوم
باز هم با یاد تو سر شار رویا میشوم
-----------------------------------------------------
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
-----------------------------------------------------
بیا ای همنشین سرد پاییز
به آواهای شب هایم در آمیز
333363 بازدید
66 بازدید امروز
120 بازدید دیروز
3786 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian