×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ریشه:زندگی در مریخ2027

× در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش، سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر راسائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم و از آن ریشه ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه ایم
×

آدرس وبلاگ من

risheh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ramtin_t

به یاد فروغ

درود به شما دوستان خوب

بزرگ بود

                         

                                                 واز اهالی امروز بود

                                                         باتمام افق های باز نسبت داشت

به یاد بانوای که  از دیروز بود ولی از فردا میگفت

بانوای برای تمام فصل ها

24

بهمن سالگرد بانوی بزرگی  که هنوزم  برای اینده است وما او را آنطور که لایق هست نمی شناسیم

امیدی دبیر همایش شاعران ایران و جهان گفت: به دلیل اینکه ما یک دیپلماسی فرهنگی و یک دیپلماسی دولتی داریم، نام �فروغ فرخزاد� از کتاب شعر شاعران ایران و جهان حذف شد.

آفتاب: دبیر همایش شاعران ایران و جهان در پاسخ به پرسشی درباره حذف نام �فروغ فرخزاد� از کتاب شعر شاعران ایران و جهان گفت: ما یک دیپلماسی فرهنگی داریم و یک دیپلماسی دولتی، به همین دلیل نام �فروغ فرخزاد� گرچه در میان مخاطبان شعر شناخته شده اما به دلایل مختلفی در این کتاب نیامده است. 

امیدی در نشستی خبری افزود: این کتاب که نخستین کتاب شاعران ایران و جهان است پس از مطالعه و تحقیق های لازم نوشته شده و نظر کارشناسان شعر و مقررات کشور در خصوص آن لحاظ شده است.

وی اضافه کرد: حتی نام شاعران خارجی با هماهنگی دولت‌های متبوع آن کشورها در این کتاب آمده و کشور ما هم بر همین روال عمل کرده است.

کتاب شاعران ایران و جهان همزمان با نخستین همایش شاعران در تهران، اصفهان و شیراز منتشر شد

.

هرگز قدرش را ندانستند          ندانستیم      آیا خواهند دانست

آیندگان از او بیشتر یاد خواهند کرد

 

فروغ فرخزاد

زنی که همچان  به او ظلم می شود

او دیگر متولد نخواهد شد

دستهایش را در باغچه کاشت اما زمستان بود 

دستهایش سبز نشدند

یادش گرامی باد


شاعري نوپرداز و با احساس، هنرمند نقاش، فيلمساز، تهيه كننده فيلم "خانه سياه" در مورد جذاميان و همچنين فعاليت در امور سينمايي


اشعار فروغ به زبانهاي زنده دنيا ترجمه شده و حتي در كشور ليتواني آثار او ترجمه گرديده است. آثار فروغ فرخزاد هم اكنون هم مورد توجه اغلب جوانها و علاقمندان به شعر نو مي باشد.

فروغ فرخزاد در ديماه سال 1313 در محله اميريه تهران از پدر و مادري تفرشي پا به عرصه وجود نهاد. پدرش محمد فرخ زاد يک نظامي سختگير بود و مادرش زني ساده و خوش باور.
او فرزند چهارم يک خانواده نه نفري بود. چهار برادر به نامهاي امير مسعود، مهرداد و فريدون و دو خواهر به نامهاي پوران و گلوريا
.

پس از اتمام دوران دبستان به دبيرستان خسروخاور رفت. در همين زمان تحت تاثير پدرش که علاقمند به شعر و ادبيات بود. کم کم به شعر روي آورد. و ديري نپائيد که خود نيز به سرودن پرداخت. خودش مي گويد که " در سيزده چهارده سالگي خيلي غزل مي ساختم ولي هيچگاه آنها را به چاپ نرساندم. "

در سال 1329 در حالي که 16 سال بيشتر نداشت با نوه خاله مادرش پرويز شاپور که 15 سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. اين عشق و ازدواج ناگهاني بخاطر نياز فروغ به محبت و مهرباني بود. چيزي که در خانه پدري نيافته بود. پس از پايان کلاس سوم دبيرستان به هنرستان بانوان مي رود و به آموختن خياطي و نقاشي مي پردازد. از ادامه تحصيلاتش اطلاعاتي در دست نيست.مي گويند که او تحصيلات را قبل از گرفتن ديپلم رها مي کند

گريزانم از اين مردم که با من به ظاهر همدم و يکرنگ هستند
ولي در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پيرانه بستند

اولين مجموعه شعر او به نام " اسير " در سال 1331 در سن 17 سالگي منتشر مي گردد. کم و بيش اشعاري از او در مجلات به چاپ مي رسد.
با به چاپ رسيدن شعر " گنه کردم گناهي پر ز لذت" در يکي از مجلات هياهوي عظيمي بپا مي شود و فروغ را بدکاره مي خوانند و از آن پس مورد نا مهرباني هاي فراوان قرار مي گيرد

وقتي اعتماد من از ريسمان سست عدالت آويزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ هاي مرا تکه تکه مي کردند
وقتي که چشم هاي کودکانه عشق مرا
با دستمال تيره قانون مي بستند
و از شقيقه هاي مضطرب آرزوي من
فواره هاي خون به بيرون مي پاشيد
چيزي نبود. هيچ چيز بجز تيک تاک ساعت ديواري
دريافتم : بايد، بايد، بايد
ديوانه وار دوست بدارم

در سال 1332 با شوهرش به اهواز مي رود. ديري نمي پايد که اختلافات زناشوئي باعث برگشت فروغ به تهران مي شود.حتي تولد کاميار پسرشان نيز نمي تواند پايه هاي اين زندگي را محکم سازد. سرانجام فروغ در سال 1334 از شوهرش جدا مي شود.قانون فرزندش را از او مي گيرد. حتي حق ديدنش را. فروغ  16 سال تمام و تا آخر عمرش هرگز فرزندش را نديد

شايد حقيقت آن دو دست جوان بود
آن دو دست جوان
که زير بارش يکريز برف مدفون شد

در سال 1344 از طرف يونسکو فيلمي نيم ساعته و از برناردو برتولوچي فيلمي پانزده دقيقه اي . در رابطه با زندگي فروغ ساخته شد.

دهمين جشنواره فيلم ( اوبرهاوزن) آلمان جايزه بزرگ خود را براي فيلم هاي مستند به ياد فروغ نام گذاري کرد
.

فروغ فرخزاد سرانجام در 24 بهمن سال 1345 به هنگام رانندگي بر اثر تصادف جان سپرد و روز  26 بهمن در گورستان ظهيرالدوله هنگامي که برف مي باريد به خاک سپرده شد

آیا زنی که در کفن انتظار وعصمت  خود خاک شد وپوسید , جوانی من بود؟

به مناسبت سالروز تولد فروغ فرخ زاد


 آه ...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من
آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد

فروغ خنده خیلی قشنگی داشت. این عمده ترین چیزی است که دائما به خاطر می آورم

 

آیدین آغداشلو

دنیای او به کلی از زندگی ماشینی جدا بود .فروغ سرسپرده‌ی ذهن و احساس بود و انسان‌هایی از این گونه پیش از آن که در دنیای حال زندگی کنند .در حال و هوای کودکی و شیرینی‌های گذشته نفس می‌زنند

فریدون فرخزاد

پوران فرخزاد 

فروغ

سخن گوی زمان خود بود

با اجازهُ دوستان گلم از بعضی از نوشته ها و عکسهایی که در پست تولدی دیگر دوستانم در نظرات قرار داده بودند استفاده کردم

جمعه 19 بهمن 1391 - 12:40:56 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ارسال پيام

شنبه 20 بهمن 1391   9:03:25 PM

روحش شاد ویادش گرامی

ارسال پيام

شنبه 20 بهمن 1391   8:38:48 PM

http://risheh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 20 بهمن 1391   12:03:24 PM

درود به دوستان خوبم که همیشه منو شرمنده ی لطف خودشون میکنند

اقا هومن دوست بسیار خوبم

اقا فرهاد مرد با احساس گوهردشت

بانو یاقوت گرامی

اقا علی از این که شما رو در این وبلاگ میبینم خوشحالم شعر بسیار زیبایی از فروغ نوشتید تشکر از شما

بانو نیلوفر گرامی و هنر مند بانوی همیشه سبز که همیشه با حضور ونظرات خوبشون منو شرمنده کردند

از همه شما سپاس گذارم

همچنین از دوستانی که کارت فرستادند پیامهای محبت امیز نوشتند

وکسانی که خاندند ونظر ندادند از همه سپاسگذارم دوستان

http://donyayeman.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 20 بهمن 1391   9:09:02 AM

salam duste xubam,xaste nabashi,matalebetun hamishe xandani v jalebe,movafagh bashid.

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 20 بهمن 1391   12:17:17 AM

زندگي شايد

يک خيابان درازست که هر روز زني با زنبيلي از آن ميگذرد

زندگي شايد

ريسمانيست که مردي با آن خود را از شاخه مياويزد

زندگي شايد طفليست که از مدرسه بر ميگردد

 زندگي شايد افروختن سيگاري باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو

همآغوشي

يا عبور گيج رهگذري باشد

که کلاه از سر بر ميدارد

و به يک رهگذر ديگر با لبخندي بي معني ميگويد " صبح بخير "

 

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 19 بهمن 1391   10:13:01 AM

 حق مطلب رو ادا کردین دوست من 

واقعا ممنون 

فروغ زنی بود که دیگه شبیه اون هم پیدا نمیشه 

آخرین مطالب


زندگی در مریخ2027


ریشه:انتخاب


ریشه:مسمومیت دارویی


ریشه:زنگ خطر


ریشه:استر افسانه یا واقعیت؟


ریشه:خرم یا استر؟


ریشه:بنیانگذاز جنگهای پارتیزانی


ریشه:زالو درمانی


ریشه:شیزوفرنی


ریشه:عشق باور نکردنی در قبر


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

330769 بازدید

587 بازدید امروز

473 بازدید دیروز

2116 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements