×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ریشه:زندگی در مریخ2027

× در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش، سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر راسائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم و از آن ریشه ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه ایم
×

آدرس وبلاگ من

risheh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ramtin_t

ریشه:زندگینامه کورش5-2

با درود

کوروش کبیر فصل 2

قسمت   5     پیروزی

کوروش گفت 


من وقتی به خوشبختی گذشته ی تو می اندیشم نسبت به تو احساس ترحم در خود می
کنم و دلم به حالت می سوزد. بنابرین من از هم اکنون زنت و دخترانت را که می
گویند داری و دوستان و خدمتکاران و سفره گسترده همچون گذشته ات را به تو
پس می دهم. فقط قدغن می کنم که دیگر نباید بجنگی


و اما اینک به نقل گفته ی هرودوت می پردازیم و پس از آن خواهیم گفت که چرا این روایت نمی تواند با حقیقت منطبق باشد:


 
کرزوس به خاطرغم و اندوه زیاد در جایی ایستاده بود و حرکت نمی کرد و خود
را نمی شناساند. در این حال یکی از سپاهیان پارسی به قصد کشتن او به وی
نزدیک گردید که ناگهان پسر کر و لال کرزوس زبان باز کرد و فریاد زد:


  ای مرد   کرزوس را نکش   بدینگونه سرباز پارسی از کشتن کرزوس منصرف شد و
او را دستگیر کرد. به فرمان کوروش ، کرزوس را به همراه ١۴ تن دیگر از نجبای
لیدی ، به روی توده ای از هیزم قرار دادند تا در آتش بسوزانند. چون آتش را
روشن کردند کرزوس فریاد زد   آه   سولون ، سولون   کوروش توسط مترجم خود
، معنی این کلمات را پرسید. کرزوس پس از مدتی سکوت گفت:   ای کاش شخصی که
اسمش را بردم با تمام پادشاهان صحبت می کرد   کوروش باز هم متوجه منظور
کرزوس نشد و دوباره توضیح خواست. سپس کرزوس گفت
 


  زمانیکه سولون در پایتخت من بود ، خزانه و تجملات و اشیاء قیمتی خود را
به او نشان دادم و پرسیدم چه کسی را از همه سعاتمندتر می داند ، در حالی که
یقین داشتم که اسم مرا خواهد برد. ولی او گفت تا کسی نمرده نمی توان گفت
که سعادتمند بوده یا نه   کوروش از شنیدن این سخن متاثر شد و بی درنگ حکم
کرد که آتش را خاموش کنند ولی آتش از هر طرف زبانه می کشید و موقع خاموش
کردن آن گذشته بود. آنگاه کرزوس گریست و ندا داد   ای آپلن! تو را به
بزرگواری خودت سوگند می دهم که اگر هدایای من را پسندیده ای بیا و مرا نجات
بده   پس از دعای کرزوس به درگاه آپلن ، باران شدیدی باریدن گرفت و آتش را
خاموش کرد. پارسیان که سخت وحشت زده بودند ، در حالی که زرتشت را به یاری
می طلبیدند از آنجا گریختند  


این بود روایت هرودوت از آنچه بر پادشاه سارد گذشت. ولی ما دلایلی داریم که
باور کردن این روایت را برایمان مشکل می سازند. نخستین دلیل بر نادرست
بودن این روایت ، مقدس بودن آتش نزد ایرانیان است که به آنها اجازه نمی داد
با سوزاندن پادشاه دشمن ، به آتش   یعنی مقدس ترین چیزی که در تمام عالم
وجود دارد   بی حرمتی کرده ، آن را آلوده سازند. دلیل دوم آنست که در سایر
مواردی که کوروش بر کشوری فائق آمده ، هرگز چنین رفتاری سراغ نداریم و
هرودوت نیز خود اذعان می کند به این که رفتار کوروش با ملل مغلوب و بویژه
با پادشاهان آنان بسیار جوانمردانه و مهربانانه بوده
است. و بالاخره سومین و
مهمترین دلیل آنکه امروز مشخص شده است که اصولاَ در زمان سلطنت کرزوس ،
سولون هرگز به سارد سفر نکرده
بود بنابرین داستانی که هرودوت نقل می کند به
هیچ عنوان رنگی از واقعیت ندارد. چهارمین نکته ی شک برانگیزی که در این
روایت وجود دارد آن است که آپولن ، خدای یونانیان بوده و این مسأله یک
احتمال قوی پیش می آورد که هرودوت   به عنوان یک یونانی   کوشیده است
باورهای مذهبی خود را در این مسأله دخالت دهد

قسمت بعد 24 ساعت پس از نگارش

با سپاس فراوان از  بانو معصومه بانو یلدا با فریبا ودوست عزیز آقا هومن سهیلی وتمام دوستانی که همیشه به من لطف دارند

مانا باشید

چهارشنبه 9 بهمن 1392 - 11:56:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


زندگی در مریخ2027


ریشه:انتخاب


ریشه:مسمومیت دارویی


ریشه:زنگ خطر


ریشه:استر افسانه یا واقعیت؟


ریشه:خرم یا استر؟


ریشه:بنیانگذاز جنگهای پارتیزانی


ریشه:زالو درمانی


ریشه:شیزوفرنی


ریشه:عشق باور نکردنی در قبر


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

328914 بازدید

146 بازدید امروز

115 بازدید دیروز

548 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements